.
صفحه اصلي آرشيو جستجو پيوند ها تماس با ما
 
آخرین عناوین
به بهانه سقوط آزاد تیم های صنعت و راه ساری و ارتقاء برخی مدیران ورزشی!
تراژدی تضاد سقوط و صعود در ورزش ساری!
صادقعلی رنجبر
تراژدی تضاد سقوط و صعود در ورزش ساری!

در سراشیبی سقوط و در کورس فروپاشی ورزش های قهرمانی در مازندران، تیم فوتبال صنعت ساری هم با سقوط به دسته دوم به تیم فوتسال راه ساری پیوست که چندی پیش از لیگ برتر به دسته اول سقوط کرده بود، تا عملاً کام شیرین مازندرانی ها را از بابت قهرمانی والیبال کاله مازندران در لیگ برتر و نیز قهرمانی تنی چند از ورزشکاران انفرادی مازندران در عرصه های داخلی و بین المللی را تلخ نمایند!

این اتفاق تلخ قبلاً در لیگ برترکشتی هم ملاحظه شده بود که طی آن تیم های مطرح کشتی مازندران از ساری به دیگر شهرها نقل مکان کرده تا ثابت کنند که ورزش ساری گرفتار یک حلقه مفقوده شده است!

تیم فوتبال صنعت ساری که در اصل یک تیم خریداری شده از تهران و انتفال یافته به ساری بود، از همان ابتدا همچون نوزاد یتیم سرراهی در ساری رها شد و با ابهام شدید یکی دوساله در مالکیت، مدیریت، برنامه ریزی، سرمربی گری، جذب بازیکنان و اسپانسر مالی و دهها گزینه تیمداری و باشگاه داری امروز در عرصه ورزش، عملاً هم سقوط را انتظار می کشید و این اتفاق از زمانی آغاز شد که تربیت بدنی در دو راهی میثاقی و فارسی، باشگاه را مثل گوشت قربانی دست به دست کرد، تا آنجایی که دو مالک همزمان، دو سرمربی همزمان و دو لیست بازیکنان همزمان ارائه کرده و این بلاتکلیفی و بی تمرینی را تا شروع بازیهای لیگ ادامه دادند، تا جائیکه به بازی اول با سایپاشمال نرسیده و این بازی سه بر صفر بسود تیم حریف اعلام گردید و تیم نیمه جان صنعت در همان اولین هفته متوجه شد که جایی بهتر از قعر جدول انتظارش را نمی کشد!

تیمی که نتوانست سیاهه بازیکنان امیدش را در فدراسیون فوتبال و سازمان لیگ برای استفاده در روزهای مبادا ثبت کند و نیز حتی موفق نشد که لیست اصلی تیم بزرگسال را کامل کرده و بطور مثال از سه دروازه بان برخوردار شده تا در شرایط محرومیت و مصدومیت که در روزهای پایانی مسابقات با آنها مواجه می شوند، مشکل خود را حل کند! مشکلی که برای صنعت در سه هفته پایانی پیش آمد و بدترین نگرانی های روانی را به تیم تحمیل کرد!

تیم صنعت نه اسپانسر داشت و نه برنامه، نه امکانات داشت و نه کادر مدیریتی، نه پول داشت و نه امیدی برای تأمین آن در آینده، نه مکانی بنام باشگاه داشت و نه کمپی برای بدنسازی و تمرینات ویژه، نه کلینیکی اختصاصی برای درمان داشت و نه امکاناتی مثل استخر و سونا برای تقویت نشاط و روحیه بازیکنان و هر یک از این نداری هابه تنهایی هم برای توجیه و انتظار سقوط کفایت می کردند!

این تیم مورد عنایت مسئولین ارشد، نمایندگان مجلس و نیز مدیران اجرائی استان و شهرستان و حتی هواداران هم نبود و کلاً  مثل یک بچه پرورشگاهی و شیرخوارگاهی به آن نگاه می شد و محبت عاطفی کسی را متوجه خود نمی دید و به همین خاطر، با سقوط صنعت ساری، بر خلاف عرف متعارف دنیا، نه تنها هیچ مسئول ورزشی شهرستانی و استانی از جانب هیچکس زیر سؤال نرفته و استعفاء و سقوطی شکل نگرفت، بلکه برخی ها طبق قانون بازی بچه گانه الاکلنگ، ارتقاء پیدا کرده و معارفه های صعود را پس از سقوط راه ساری و نیز در آستانه سقوط صنعت ساری  برگزار کردند که البته شاید همه این قصورها هم به این آقایان مربوط نبوده و مشکلات، ریشه ای تر باشند!

به هر حال پس از ناکامی های مداوم تیم فوتبال صنعت ساری در طی بازیهای رفت و برگشت و در حالیکه حدود 5- 6 بازی به پایان بازی ها باقی مانده بود، نهایتاً فرشاد پیوس یکی از اسطوره های دهه های گذشته فوتبال کشورمان به ساری آمد و با دست خالی، سرمربی گری آن را بعهده گرفت تا کاری کارستان کند و باصطلاح با دم مسیحایی بتواند مرده زنده کن شود!

برهه ای که حقیر هم به همراه چند تن از دوستان بیاد سالهای گذشته که تیم های آستان قدس و شهرداری ساری را همراهی می کردیم، گهگاه توفیق حضور در برنامه های ایشان را می یافتم و بدون اغراق متوجه اراده و عزم بلند ایشان برای نگهداشت تیم در لیگ یک شدم که متاسفانه علیرغم همه همدلی های پشت صحنه ای دلسوزان ورزش ساری بخصوص حاج آقا یونسی و حاج آقا کلبادی و حاج حبیب الله رحیمی و حتی حضور و حمایت سرمربی سابق این تیم یعنی آقا رضا تقوی که خود یکی از اسطوره های فوتبال مازندران است، بسیار دیر شده بود!

با اینحال ایشان با توجه به تجربه های پیشین بازیگری و مربیگری، در چند جبهه به کمک تیم می پرداخت که علاوه بر نقش آفرینی فنی و مرور تکنیکها و تاکتیکها، با برنامه ریزی و وقت گذاری گسترده به تهیه و تأمین مالی تیم و بازیکنان نیز می پرداخت و در این راستا علاوه بر مراجعه به نهادهای شهری همچون شهرداری و شورای اسلامی شهر، باب جدیدی را باز کرده و با مراجعه موردی به علاقه مندان ورزش ساری و دوستداران خودش در موقعیتها و مناصب شخصی مثل رستورانها، مطبها، فروشگاهها، نمایشگاهها، شرکتها و سایر فعالیتهای کوچک اقتصادی و غیره، تلاش کرد تا با دریافت کمکهای کوچک 4-5 میلیون تومانی، به بازیکنانی که اصلاً پولی دریافت نکرده بودند، پاداش دهد تا اصطلاحاً با شارژ مالی آنها را برای روزهای سخت پایانی آماده کند!

فرشادخان علیرغم اینکه با بحران عدم استقبال مطلوب تماشاگران و لیدرها، حتی در میزبانی ها هم مواجه بود، با رأی کمیته استیناف مبنی بر احتساب 3 امتیاز بازی انجام نشده با سایپای شمال نیز مواجه شد تا کلکسیون بدبیاری های تیم  فوتبال صنعت کامل گردد که متأسفانه در این ایام کمتر شاهد حضور موثر مسئولین ورزشی استان و ساری در بالای سر خود و نیز در لابی های فدراسیونی بود، مسئولینی که عمدتاً حرف درمانی و جلسه درمانی را بر سایر نقش آفرینی های تاثیرگذار ترجیح داده و می دهند!

تیم فوتبال صنعت ساری در شرایطی سقوط کرد که لیگ امسال و مخصوصاً هفته های پایانی را با ابتلای حاد به سرطان مزمن بی پولی و خوددرمانی های پیوسی تحمل می کرد و روزگار سختی را پشت سر می گذاشت و روزهای آخر که با پول درمانی و وعده درمانی، خود را سرپا نگه می داشت، امید به بهبود اوضاع در یکایک بازیکنان افزایش یافته بود و یواش یواش م و همه فعالان پشت و روی صحنه، گمان نمی کردیم که این همه هزینه مردمی هم به سرانجام نرسد و تیم نیمه جان صنعت ساری، اینگونه از زندگی در لیگ یک وداع کرده و به خاک سپرده شود!

فرشادخان از روزی که به ساری آمد، غیر از دو مساوی و یک باخت پایانی، بقیه بازی ها را برد، اما از شانس بدش، همه تیم های پائینی، در همین هفته ها نتیجه های مشابه می گرفتند و او نمی توانست تیم را از قعر جدول کنده و دور کند و در یک هفته قبل از پایان بازی ها، وقتی تیم مس رفسنجان را برد، بخاطر احتساب متعارف یک بازی 6 امتیازی با تیمی که تضاد منافع و تشابه موقعیت در قعر جدول داشته اند و دو پله صعود ناشی از آن، بسیار امیدوار شده بود که با یک مساوی و یا حتی با یک شکست کمرنگ  هم در لیگ می ماند، اما اینگونه نشد و برخلاف انتظارات و تصورهای شیرین و روشن، سایپا شمال قائم شهر دقیقاً به تعداد گلهایی که مس رفسنجان برای بقاء نیاز داشت، از این تیم گل خورد تا مس با تفاضل گل بهتر در لیگ بماند و صنعت ساری علیرغم همه شایستگی هایش در بازی های پایانی که انصافاً لیگ برتری بازی می کردند، با میهمانی در آخرین بازی آنهم مقابل مطرح ترین تیم گروه یعنی ایران جوان بوشهر که با بدبیاری به پلی اف رفته بود، به دسته دوم سقوط کند و اشک دوباره فوتبال دوستان ساروی را در یک برهه زمانی درآورد!

البته عده ای بدون مطالعه و تحقیق، روی باخت های غیرمنتظره سایپاشمال در برابر پارسه تهران و مس رفسنجان در هفته های پایانی، علامت سؤال می گذارند، که این ابهامات و اتهامات، یقیناً بخاطر عدم شناخت از شخصیت اخلاقی و معنوی آقای پیروزرام مدیرعامل محترم این باشگاه است که بهیچوجه درست نیست، چرا که ایشان و همه کسانی که به دعوت و تشخیص ایشان در این باشگاه فعالند، دین خود را به دنیای خود و دیگران نفروخته و شرف فردی و وجدان جمعی خود را زیر پا نمی گذارند، بلکه بنظر حقیر این نتایح غیر منتظره، بیشتر ناشی از انرژی های مضاعف تیم ها در هنگامه مواجهه با صحنه های فنا و نابودی است و همانگونه که تیم صنعت ساری نیز در هفته های پایانی، کاملاً متفاوت عمل کرده، آنها هم به خود آمده و استثناء عمل می کنند!

به هر حال با توجه به سرمایه گذاری استانها و باشگاهها و فشردگی کشنده رقابتها، بازگرداندن مجدد این تیمها به جایگاههای قبلی هم کار آسانی نبوده و نیاز به اهتمام همه جانبه همه مدیران ورزشی و غیرورزشی و نیز ورزشکاران و سایر اهالی ورزش داشته و بسیار بعید است که با کادر و شرایط موجود، اتفاق بزرگی به وقوع بپیوندد و این امر طبعاً برای جوانان ورزشکار و ورزشدوست ساروی نمی تواند قابل قبول و قابل تحمل باشد و بهتر آن است که تا دیرتر نشده، مدیران ارشد و نمایندگان مجلس و نیز اعضای شورای اسلامی آستین ها را بالا زده و وارد میدان شوند!

در پایان ضمن تشکر ویژه از فرشادخان پیوس که جوانمردانه حاضر به پذیرش پیشنهاد دوستانش مبنی بر رها کردن تیم در شرایط بحرانی نشد و امتیازات بیادماندنی هم اخذ کرد و نیز همراه با امتنان از همه فعالان و دلسوزان عرصه ورزش ساری و خدمات بزرگی که به جامعه ورزشی ما ارائه کرده و می کنند، مجدداً تاکید می گردد که سقوط تیم های فوتبال صنعت ساری و فوتسال راه ساری و نیز انتقال تیم های قدر کشتی به سایر شهرها، نشان می دهند که مدیریت ورزش ساری نیاز به تحول، تقویت و خانه تکانی و پوست اندازی اساسی داشته و این معضل بغرنج با تعارفات معمول و حمایت های غیرمعمول، راه بجایی نبرده و انتظارات را برآورده نمی کند و تنها راه این تحول، همانطور که قبلاً هم گفته شده، احساس مسئولیت هر چه بیشتر مدیران ارشد استان مثل سایر استانها از جمله استانهای آذربایجان شرقی، خوزستان، بوشهر و غیره در ارتقاء مدیریت ورزشی و جذب اسپانسرهای قوی است!

صادقعلی رنجبر-عضو هیئت علمی دانشگاه


استفاده از اين خبر فقط با ذكر نام شمال نيوز مجاز مي باشد .
ایمیل مستقیم :‌ info@shomalnews.com
شماره پیامک : 5000592323
 
working();

ارسال نظر :
پاسخ به :





نام : پست الکترونیک :
حاصل عبارت روبرو را وارد نمایید :
 
working();

« صفحه اصلي | درباره ما | آرشيو | جستجو | پيوند ها | تماس با ما »
هرگونه نقل و نشر مطالب با ذكر نام شمال نيوز آزاد مي باشد

سامانه آموزش آنلاین ویندی
Page created in 0.128 seconds.